محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

میوه بهشتی

اغاز زندگی شیرین تو

  پسر نازم روزي كه مطمئن شدم باردارم ويه كوچولوي ناز اسموني رو تو دلم دارم 5فروردین 91 بود.اون روز جواب ازمايش روبا مامان بزرگت(مامان من)  گرفتم خيلي هيجان زده شده بودم.از ازمایشگاه به بابایی زنگ زدم و گفتم دیگه داره بابا میشه.میشد خوشحالی رو از صداش حس کرد.از همونجا  با مامان بزرگ (مامان من)رفتیم تا به مادرجون(مامان بابایی)بگم که قراره نوه پسریشون بزودی به دنیا بیاد ولی وقتی رفتیم اونجا خجالت کشیدم بگم ولی 2روز بعد که با عمه ها اومدن خونمون بهشون گفتمو اونهاهم خوشحال شدن.بیشتراز همه عمه معصومه ذوق کرده بود.اون شب دایی صالح ودایی یونس هم خونه مابودند.وقتی بهشون گفتم اونها هم  شروع کردن به اسم انتخاب کردن واسه نینی مل...
20 مهر 1391

درد دلهای ماذرانه

وقتی فهمیدم مادر شده ام که به خاطر تو سرما خوردگیم را به رویم نیاوردم... نه مسکنی نه دکتری حتی نه خیال یک استامینوفن ساده!! وقتی فهمیدم مادر شده ام که به خاطر تو لوازم آرایشم را عطرم را کنار گذاشتم تا مبادا مبادا که به تو اسیبی برسد... وقتی فهمیدم مادر شده ام که به خاطر تو لباسهایم عوض شدند ... وقتی فهمیدم مادر شده ام که شبها به خاطر تو تاسحر یک خواب کامل نکردم و هر بار برای اینکه مبادا برایت اتفاقی بیافتد بلند شدم نشستم و یک دهن قربان صدقه دست و پاهای کوچکت شدم و دوباره به پهلوی دیگر و باز خستگی و باز و باز تا خود صبح تکرار این عاشقانه ها...وقتی فهمیدم مادر شدم که لگد زدی و من دلم غنج رفت و هر روز که گذشت محکمتر شد این لگد ها و من سرخوش از...
20 مهر 1391

مهمون دل مامانی 18 هفته ای

  پسر کوچولوی من الان 18هفته شده که شمامهمون دل مامانی شدی. انگار همین دیروز بود که با دیدن خط دوم بی بی چک که خیلی کمرنگ و محو خودنمایی میکرد حضورتو اعلام کردی .... پسر گلم، قبل از اینکه خدا تو رو به ما هدیه بده زندگی من و بابا جواد کامل و شاد بود. هر لحظه ای که در کنار هم بودیم، برامون یه لحظه ی ناب و زیبا و تکرار نشدنی بود . اینها رو برات می نویسم تا بدونی مثل بعضی از مامان باباها، بخاطر تنهایی یا پر کردن روزها و ساعتهای زندگی مون تو رو به این دنیا دعوت نکردیم . دعوتت کردیم برای اینکه میخواسیتم کامل تر شیم... آخه هر آدمی بعد از ازدواج نصف دیگه ی خودش رو که پیدا میکنه کامل میشه و به بلوغ رو...
20 مهر 1391

پسرکم

 پسرکم لگد  که نمی زند و نگرانش می شوم، دستم را روی شکمم می گذارم و برایش آیه الکرسی می خوانم،                                                                                          ...
20 مهر 1391

نیایش

  خدایا                                                                                                           &...
20 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به میوه بهشتی می باشد